دوستی

آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر

خنده جن

پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۰۵ ب.ظ
خنده ی جن

پرسش سلیمان علیه السلام از سر خنده ی جن

جن ها  به بعضی اسرار نهانی آگاهی محدودی داشته وبرخی از آنها گردنکش وقدرتمند هستند روزی

حضرت سلیمان یکی از جن های گردنکش را با گروهی از اصحاب خود به بازار فرستاد وفرمود ببینید چه

می کند.

در این ماموریت حوادثی رخ داد که باعث خنده وتاسف جن گردید.

1.جن با نظر به آسمان ونگاه به مردم سر خود را جنبانید.

2.آنان وارد منزلی شدند که اعضای آن بر مرده ی خویش می گریستند.

3.متوجه فروشنده ای شدند که مشغول وزن کردن سیر وفلفل بود

4.به قومی عبور کردند که ذکر خدا می گفتند وگروهی در باطل بودند.

بعد از پایان ماموریت،مشاهدات خود را به اطلاع سلیمان رساندند.حضرت سر این کارها را از او پرسید.

در جواب رفتار اول گفت:  ملائکه را دیدم که تند تند اعمال مردم را  می نوشتند لذا تعجب کرده و خندیدم.

در جواب کردار دوم گفت: مرور کردم بر خانه ای که مرده ی آنها وارد بهشت شده بود و آنها می گریستند.

درتائید عمل سوم خود گفت: مقداری از آن سیر پادزهر و آن فلفل زهر ناخوشی بود.

و اما در برخورد چهارم: قومی را دیدم که به یاد خدا بودند  و گروهی غافل و در راه باطل، لذا متعجب شده

و خندیدم. بحار،ج14،ص79

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی